با توجه به آنکه مرخصی زایمانم تا 5 مهر 95 تموم می شد ، لازم بود هرچه زودتر واسه شایلین کوچولو یه پرستار پیدا می کردم . البته من از ماه 3 و 4 به فکر پرستار بودم و بعد از کلی پرس و جو با خاله مهدیه آشنا شدم . چون اسباب کشی داشتیم قرار شد از 15 شهریور بیاد . چند روز اول خودم هم خونه بودم تا شایلین با پرستارش آشنا بشه ، بعد از یه هفته تنها گذاشتم و رفتم بیرون ولی یک ساعت نشد که پرستارش زنگ زد که میشه بیایید خیلی گریه می کنه . خلاصه اومدیم خونه و دیدیم تموم صورتش خیس اشکه و به طرز وحشتناکی پرید تو بغل من . کلی درگیر این موضوع بودیم که اگه پیش پرستار نمونه چه باید بکنیم؟؟؟کلی با همکارا مشورت کردم خیلی ها گفتن بذارش مهد . البته یکی از دوستام هم گفت...